کمپ ترک اعتیاد ازگل
آیا مرگ، بیمارستان، زندان پایان بیماران دارای اعتیاد است؟
  1. کمپ ترک اعتیاد ازگل
  2. /
  3. مقالات
  4. /
  5. اخبار و مقالات
  6. /
  7. آیا مرگ، بیمارستان، زندان…
تاثیر-جلسات-کمپ-ترک-اعتیاد-بر-روابط-اجتماعی-بیمار
آیا مرگ، بیمارستان، زندان پایان بیماران دارای اعتیاد است؟

پایان کمپ ترک اعتیاد. ما در این رابطه در نشریات خود صحبت کرده ایم ، ما در هر جلسه خاطرنشان می کنیم پایان بیماری اعتیاد زندان، بیمارستان و مرگ است، اما هر بار که یکی از ما فوت می کند، عموما عکس العمل ما نیز مانند دیگر انسان ها شوکه شدن، تعجب و اضطراب است.

زمانی که بیماری اعتیاد یکی از اعضاء را از ما می گیرد، ممکن است ما به بهانه و دستاویزی که در ابتدای بهبودی تجربه کرده ایم، رجوع کنیم یعنی فکر کنیم که برنامه کار نمی کند. خیلی از ما در این شرایط بهانه ها و دستاویزهای دیگر را نیز تجربه می کنیم، مانند اینکه ارزش ندارد که برای دیگران اهمیت قائل شویم، یا که نتیجه دوست داشتن معتادان دیگر فقط درد و ناراحتی است.

برای بعضی از ما ماندن در انجمن پس از تجربه دردناک از دست دادن یک دوست بسیار سخت است. غیرمعمولی نیست اگر که فکر کنیم، دیگران درست سوگواری نمی کنند یا عکس العمل مناسبی ندارند. وقتی که عصبانی و آزرده هستیم، به راحتی به دیگران پرخاش می کنیم و احساس مهربانی و وصل بودن برایمان سخت می شود.

اما تجربه در کمپ ترک اعتیاد و پس از قطع مصرف مواد مخدر و محرک( ترک شیشه) به ما آموخته است که این احساسات و حتی غم و اندوه چیزهایی است که به ما کمک می کند تا راحت تر شرایط و زمان های سخت را پشت سر بگذاریم.

ترس بیماری اعتیاد و ترک آن برای بیماران دارای اعتیاد

البته از دست دادن معتادان به خاطر بیماری اعتیاد، تنها راهی نیست که ما مرگ را در بهبودی تجربه می کنیم. معتادان پاک نیز می میرند. ما اعضای خانواده خود یا دوستانمان را از دست می دهیم، به نظر می رسد که هر قدر بیشتر وصل باشیم بیشتر از دست دادن دیگران را تجربه می کنیم.

این مسئله به نحوی حقیقت دارد، زیرا ما بیشتر از هر وقت دیگری عاشق هستیم، بیشتر اهمیت میدهیم و بیشتر مشارکت می کنیم ، شاید بیشتر از کسانی که مانند ما عضو انجمن نیستند. یکی از مزایای بهبودی و ترک مواد مخدر (ترک هروئین) این است که او زندگی مان غنی و مملو از کسانی است که برایشان اهمیت قائل هستیم.

اما به هر حال عده ای از آنها را نیز از دست می دهیم، که برایمان سخت است. بعضی مواقع از اینکه آنها فوت کرده اند و ما زنده ایم احساس گناه می کنیم. ممکن است ما هرگز درک نکنیم که چرا بعضی از ما به طور کامل و طولانی زندگی می کنیم و بعضی دیگر خیلی زود فوت می کنند.

پاسخ هایی که در قدم ها می گیریم، برای اکثر ما کفایت می کند تا این لحظات شک و تردید را پشت سر بگذاریم. اما آن ها خیلی منحصر به فرد هستند و برای هر یک از ما متفاوت. فرآیند پشت سر گذاشتن غم و اندوه ما را وادار می کند تا با سوالات بی جواب کنار بیاییم، که این خود یک نعمت است.

آیا پایان ترک اعتیاد بیمارستان و مرگ یا زندان است؟

برخی از ما درمی یابیم که تجربه مرگ در دوران بهبودی احساسات به جا مانده از گذشته را شعله ور می سازد، زیرا در گذشته کسانی را از دست داده ایم ولی هیچ وقت نتوانسته بودیم به خاطرشان واقعا سوگواری کنیم.

از طریق کارکرد قدم ها آموخته ایم که احساساتی را که در لحظه تجربه نمی کنیم اغلب در وجود مان می مانند و صبر می کنند تا دوباره بعدا خود را بروز دهند، تجربه کردن و گذر از اندوه از دست دادن کسی که در زمان حال، می تواند خاطره مرگ عزیزانمان در گذشته را که مدت ها بود فراموش کرده بودیم، دوباره زنده کند.

ما ممکن است از شدت و توان احساساتی که در غم از دست دادن دوستی یا حتی از دست دادن حیوان اهلی مان تجربه کرده ایم، تعجب زده شویم. شاید فکر می کردیم که می توانیم خیلی راحت این احساسات را پشت سر بگذاریم، اما در عوض این تجربه ما را زمین گیر کرد. بعضی دیگر از ما درمی یابیم که هنوز بین ما و دنیا فاصله وجود دارد ، یا این که عکس العمل هایمان سریع و به موقع نیست.

بعضی اوقات احساسات مان آن قدر که خودمان انتظار داریم عمیق نیستند، یا فکر می کنیم که بر اساس اثر این احساسات باید تجربه خاصی را داشته باشیم ولی کاملا احساس متفاوتی را تجربه می کنیم. اجازه دادن به خود جهت تجربه احساسات واقعی بدون قضاوت کردن، بزرگ ترین هدیه ای است که می توانیم به خودمان بدهیم.

پایان بیماری ترک اعتیاد در کمپ ترک اعتیاد ازگل

با ما برای پاک شدن تماس بگیرید

برخی از ما درمی یابیم که تجربه مرگ در دوران بهبودی احساسات به جا مانده از گذشته را شعله ور می سازد، زیرا در گذشته کسانی را از دست داده ایم ولی هیچ وقت نتوانسته بودیم به خاطرشان واقعا سوگواری کنیم.

از طریق کارکرد قدم ها آموخته ایم که احساساتی را که در لحظه تجربه نمی کنیم اغلب در وجود مان می مانند و صبر می کنند تا دوباره بعدا خود را بروز دهند، تجربه کردن و گذر از اندوه از دست دادن کسی که در زمان حال، می تواند خاطره مرگ عزیزانمان در گذشته را که مدت ها بود فراموش کرده بودیم، دوباره زنده کند.

ما ممکن است از شدت و توان احساساتی که در غم از دست دادن دوستی یا حتی از دست دادن حیوان اهلی مان تجربه کرده ایم، تعجب زده شویم. شاید فکر می کردیم که می توانیم خیلی راحت این احساسات را پشت سر بگذاریم، اما در عوض این تجربه ما را زمین گیر کرد. بعضی دیگر از ما درمی یابیم که هنوز بین ما و دنیا فاصله وجود دارد ، یا این که عکس العمل هایمان سریع و به موقع نیست.

بعضی اوقات احساسات مان آن قدر که خودمان انتظار داریم عمیق نیستند، یا فکر می کنیم که بر اساس اثر این احساسات باید تجربه خاصی را داشته باشیم ولی کاملا احساس متفاوتی را تجربه می کنیم. اجازه دادن به خود جهت تجربه احساسات واقعی بدون قضاوت کردن، بزرگ ترین هدیه ای است که می توانیم به خودمان بدهیم.

ترس ترک بیماری اعتیاد مانع رسیدن به آروزی پاکی

عکس العمل ما در این رابطه هر چه که باشد متعلق به خودمان است و ما می توانیم آن را مال خود کنیم بدون اینکه اجازه دهیم ما را مسخ و تسخیر کند. ما آزادیم تا یک سلسله احساسات را به طور کامل تجربه کنیم و در همان حال نیز باید بدانیم که احساسات و عواطفمان، ما و دنیای ما را محدود نمی کند. غم و اندوه نیز خود یک تجربه است.

زمان و فرصت دادن به خودمان جهت گذرا از این شرایط، نیاز به تعهد و صداقتی دارد که اکثر ما تاکنون تجربه نکرده ایم. احساسات با آهنگ خاص خود و به وقت خود شروع به حرکت می کنند و زمانی که در شرایط نامناسب توسط موجی از عواطف غافلگیر می شویم، جلوگیری از این تصور که داریم کار اشتباهی انجام می دهیم، خیلی سخت است.

مانند خیلی چیزهای دیگر که در بهبودی تجربه کرده ایم فقط یک راه درست جهت گذر از آن وجود ندارد علم به این موضوع که این شرایط خواهد خواهند گذشت، احساساتمان به طور حتم تغییر خواهند کرد و افراد نزدیک به ما که به شدت اندوهگین هستند نیز راهی برای پشت سر گذاشتن این عواطف پیدا خواهند کرد و دوباره به حالت عادی بازخواهند گشت، به ما آرامش مجدد می بخشد. 

ما در مسیر بهبودی و ارتباط با روانشناس کمپ ترک اعتیاد و راهنما و دوستان بهبودی و همچنین پزشک و روانپزشک می آموزیم که حتی از بدترین تجارب خود می توانیم درس بگیریم و سپس از آن به عنوان ابزاری جهت کمک به دیگران استفاده کنیم.

درمان بیماران کمپ ترک اعتیاد توسط پزشک

فقط پس از اعتراف به احساسات خود می توانیم، بالاخره شروع به کنار آمدن با آنها بکنیم. وقتی که درباره احساسات خود حرف می زنیم، از قدرت آنها بر ما کاسته می شود. عضوی که بحران ها و معالجات پزشکی بسیاری را پشت سر گذاشته بود، میگفت من نمی دانم که برای یک روز یا ده سال دیگر زنده ام اما به هر حال نمی خواهم که این زمان را توام با ترس بگذرانم وقتی که از ابزاری که در دست داریم استفاده می کنیم.

همان ابزاری که به ما کمک می کند تا به نحوی زندگی کنیم که باعث خوشحالی مان باشد، می توانند به ما کمک کنند تا سفر مان را با آرامش و وقار به پایان رسانیم. البته همگی ما از زمان پایان زندگی خود آگاه نیستیم، بعضی از ما هم اخطارهای اشتباهی دریافت می کنیم یا به مرگ نزدیک می شویم اما دوباره برمی گردیم.

بعضی اوقات این تماس های کوتاه و نامحسوس، ما را از خواب غفلت بیدار می کند تا بتوانیم به نحوی روحانی و به درد بخور قبل از اینکه دیر شود به امور خود سر و سامان ببخشیم. در لحظات درد زیاد، سکون و آرامشی عمیق بر ما مستولی می شود، در این لحظات می توانیم عمق تاریکی را در درون خود ببینیم و در همان حال شاهد عظمت نیرویی باشیم که به آن وصل هستیم.

12 قدم کاربردی تا ترک اعتیاد

جلسات درمانی ترک اعتیاد و مواجه شدن با ترس های ترک اعتیاد در کمپ ترک اعتیاد

زمانی که خواهان ارتباط آگاهانه با نیروی بزرگ تر از خود باشیم، به راه های جدیدی برای خدمت دست می یابیم. مواقعی که برای خودمان ارزشی قائل نمی شویم، خدمت کردن درون و چه بیرون از برنامه بهبودی به ما کمک می کند تا مجدد در زندگی خود به ارزش دست یابیم بخشش دست و دل بازانه، به خصوص مواقعی که در رنج هستیم و درد می کشیم، راهی جهت رهایی از اندوه و پریشانی است.

اغلب در جلسات کمپ ترک اعتیاد مشارکت اعضاء می شنویم که هر روز در بهبودی، به این معنی است که مجازات مرگم یک روز دیگر به تعویق افتاده و فرصت مجددی به من داده شده است. ما بیماری کشنده ای داریم و خوش شانس هستیم که هنوز زنده ایم و حتی خوش شانس تر زیرا از زنده بودن خود لذت می بریم.

اکثر ما در دوران اعتیاد فعال یعنی زمان مصرف مواد مخدر و محرک مانند یک مرده متحرک بودیم و زنده ماندن برایمان باری سنگین بود. اکثر ما تجربه خودکشی را پشت سر گذاشته ایم، اگر هم سعی نکرده باشیم که خودکشی کنیم، بی شک زندگی برایمان خیلی بی ارزش بود.

با در نظر گرفتن مسئله فوق، تعجب آور است که باز هم با دریافت خبری بعد از پزشک خود شوکه میشویم. عکس العمل کاملا طبیعی و انسانی ما به نظر خودمان غیرمنطقی و نوعی ناسپاسی است باز تکرار می کنیم که حس کردن واقعی احساساتمان، بسیار مهم و همین طور بسیار سخت است.

آیا کمپ ترک اعتیاد پایان بیماری اعتیاد برای افراد دارای اعتیاد است؟

غم و اندوه فراوانی که احساس می کنیم، به شکلی که هرگز تجربه نکرده بودیم باعث ایجاد ارتباط آگاهانه ما می شود. انگیزه ناگهانی عقب کشیدن و کناره گیری از سر و صدا و جمعیت ، حتی از افرادی که بیشترین حمایت را از ما کرده اند اغلب نوعی حفاظت از خود است.

ممکن است آن قدر از خارج شدن از این حال و هوا بترسیم که حتی نخواهیم تکان بخوریم. اما اگر اجازه دهیم تا اشخاصی که به ایشان اعتماد داریم از ما حمایت کنند ، باعث می شود تا درک کنیم که حتی در سخت ترین و سردترین لحظات، تنها نیستیم.

اجازه دادن به دیگران جهت کمک به ما به نحوی خدمت به ایشان است زیرا وقتی می گذاریم کسی ما را در لحظات آسیب پذیری مان دوست داشته باشد، هم ایشان و هم خودمان نفع می بریم. همدلی و مهربانی که ما همیشه از حرف می زنیم، خیابانی دو طرفه است، برای آن دسته از ما که بخشش را بیشتر تمرین کرده ایم، اغلب سخت است که اجازه دهیم دیگران هم ما را دوست داشته باشند، خود نوعی عشق است.

زمانی که درمی یابیم نیازمند هستیم، ممکن است خیلی راحت احساس تحقیر شدن و اینکه بار سنگینی بر دوش دیگران هستیم را تجربه کنیم. اما در همان حال فرصت داریم تا به کسانی که ما را دوست دارند اجازه دهیم این احساس خود را به راحتی بروز دهند.

آسیب پذیری افراد معتاد در زمان ترک اعتیاد

آسیب پذیر بودن به ما اجازه می دهد تا عشق را به گونه ای متفاوت تجربه کنیم. اینکه اجازه دهیم تا دیگران به ما نزدیک باشند، خود نوعی دست و دلبازی است، باید درک کنیم که آنها نیز به خاطر مشکلات ما، احساساتشان تحت تاثیر قرار گرفته است.

تمرینی که در گذشته برای رهایی از خود مشغولی کرده ایم، حال می تواند به ما کمک کند زیرا در حالی که به عزیزان خود کمک می کنیم تا بر ترس و ناراحتی خود فائق آیند، ممکن است کلماتی را بشنویم که به آنها نیاز داریم تا اندوه و درد خود را پشت سر بگذاریم مطمئنا وقتی تشخیص می دهم که دوستانمان دارند و به ما اهمیت می دهند، درمی یابیم که زندگی مان با آنچه در گذشته بود کاملا متفاوت است زیرا در این دنیا دارای اهمیت هستیم و به اطرافیان خود و کسانی که تاکنون ندیده ایم کمک کرده ایم.

عشقی که با دیگران قسمت کرده ایم، خانواده ای که جزئی از آن بوده ایم، جلساتی که راه اندازی کرده ایم و در آن خدمت و مشارکت می کردیم همگی نوعی جبران خسارت هستند و راهی برای صلح و آشتی با خود و دنیای اطرافمان. ما برای همه چیزهایی که داریم و چیزهایی که داشته ایم سپاسگزار هستیم، و بهتر از هر کس دیگر می دانیم که مرگ بدترین گزینه نیست.

ما بسیار کسانی را دیده ایم که سرنوشتی بدتر داشته اند و شاید خودمان هم نوعی از آن را تجربه کرده باشیم. برخی از ما با تسلیمی که پس از دریافت یک خبر بد تجربه می کنیم، درمی یابیم که بالاخره قادریم که رها کنیم و در لحظه حضور داشته باشیم. اگر ترس خشم و یواش یواش چیزهایی که به ما را به زندگی وابسته و مقید می کنند را رها سازیم، آزاد و رها خواهیم بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *