مدیریت وسوسه در ترک اعتیاد شرط هفتم از شروط یازدهگانه درمان اعتیاد است که در ادامه به تکنیکهای مدیریت وسوسه و آموزشهای کنترل آن میپردازیم.
وسوسهها را مدیریت کنیم و مواظب گفتگوی درونی با خود باشیم.
وقتی وسوسهها به سراغم میآمدند گویی اینکه هیچ کنترلی نداشتم، مثل یک مهمان ناخوانده درب خانهام را میکوبیدند، یاد گرفتم که بلافاصله خودم را به کاری یا فکری دیگر مشغول کنم و تسلیم آنها نشوم پرهیز و کنترل و مدیریت خود سه کلید اساسی در حل این مشکل بودند.
پرهیز از کسی یا چیزی که باعث این وسوسه شده بود. کنترل و مدیریت خود در برابر آنها به عبارت دیگر باید قوتها و ضعفهای خودمان را کاملاً بشناسیم و برای ضعفهایمان راه حلهایی از قبل پیدا کنیم.
عامل اصلی وسوسه در ترک اعتیاد
عامل اصلی وسوسهها یا محرکهای بیرونی هستند و یا محرکهای درونی، محرکهای بیرونی مثل نشست و برخاست کردن با دوستان دوره اعتیاد که باید از آنها دوری جسته و از دست آنها فراری باشیم، مثال دیگر وسایل و اسباب اعتیاد هستند که آنها را در منزل نگاه داشتهایم باید با خود صادق باشیم و کلیه وسایل اعتیاد را دور ریخته و به آنها هیچ دسترسی نداشته باشیم.
محرکهای درونی مثل تنهایی و یا نا امیدی و یا احساس منفی نسبت به خود داشتن که میتواند منجر به وسوسه بشوند. باید برای هر کدام از این محرکها هم روشهای درستی یاد بگیریم، که به دام آن وسوسهها برای مصرف مواد اعتیادآور نیفتیم از افکار اعتیادآمیزی که در ذهن ما میگذرد آگاه باشیم آن را درک کنیم و مدیریت نماییم.
کنترل افکار وسوسه آمیز در ترک اعتیاد
نگذاریم که آن افکار بر ما غلبه کنند به خود میگفتم که درست است که مواد مخدر لذت آنی زیادی دارد ولی به رنجی که سرانجام به خاطر استفاده از آن به سراغم میآید نمیارزد، هر وقت افکاری وسوسه آمیز برای مصرف مواد مخدر سراغمان آمد به روش های مختلف فکرمان را به کاری و یا چیزی دیگری مشغول کنیم، مثلا با دوستان بهبودی خود تماس گرفته و با آنها به جلسه برویم از نشریات بهبودی استفاده کنیم و یا اینکه با راهنمای خود تماس گرفته و از او کمک بگیریم.
مثلاً به دوست و یا فامیلی که با او رابطه خوبی داریم تلفن کنیم و یا به جایی برویم که از دست وسوسهها نجات پیدا کنیم، مثلاً به یک رستوران و یا شروع کنیم به ورزش کردن و یا تمیز کردن محل سکونت و یا به موسیقی دلخواه گوش کنیم.
تکنیکها و مدیریت وسوسه در ترک اعیتاد
تکنیک دیگر تکنیک شماره معکوس از ۱۰ تا یک است، بدین ترتیب که وقتی وسوسه سراغمان میآید که باز به سراغ مواد برویم بلافاصله شروع کنیم از شماره ۱۰ به پایین یواش و شمرده بشماریم حتی اگر چند بار در روز باشد. سپس بلافاصله بدبختیهایی که این بازگشت برای ما میآورد را به خاطر بیاوریم و آن صحنههای دلخراش که به خاطر مواد بر سر ما آمده است را مد نظر آوریم.
آنگاه از این فکر بازگشت منصرف میشویم فقط خودمان را فریب ندهیم که فقط همین یکبار است. دست از خود فریبی برداریم بازگشت حتی یک بار به مواد عاقبت خوبی ندارد وسوسهها مثل یک موج میآیند و این یک واقعیت است و چنانچه تسلیم آنها نشویم میروند.
یادگیری و آمزش ها در کمپ ترک اعتیاد
باید یاد بگیریم چگونه شناکنان خود را به ساحل امن برسانیم در آن لحظه که وسوسه ایی میآید باید خودمان را مدیریت کنیم به خود بگوییم که من شخص با ارادهای هستم و تصمیم این وسوسه نمیشوم، نمیخواهم همه زندگیم را دوباره به نابودی بکشانم.
این وسوسه موقتی است و پایان مییابد مواد نباید بر من حاکم باشد، من باید بر خودم حاکم باشم این وسوسه را در دفتر خاطرات خود بنویسیم و طریق مدیریت خود را به آن اضافه کنیم. تصور کنیم که ما راننده ماشینی هستیم که چهار نفر از عزیزانمان هم سرنشینان آن هستند و در خیابان شلوغی رانندگی میکنیم، آیا توجه شما باید متوجه فرمان گاز و ترمز ماشین باشد و یا زرق و برق تابلوهای مغازهها؟؟
کنترل عصبانیت در ترک اعتیاد
زرق و برق مغازهها مثل وسوسهها هستند و فرمان و گاز و ترمز مدیریت شما بر ماشین زندگی شما است وقتی وسوسهای میآید تصور کنیم که در یک اقیانوس پرتلاطمی در کشتی نشستیم و کشتی در حال حرکت کردن به ساحل است و ما خود را آرام میکنیم تا با صبر کشتی به ساحل برسد.
حتی اگر از دست وسوسهها عصبانی بشویم و عصبانیت ما باعث شود که ما به مواد مخدر برنگردیم این عصبانیت ارزش آن را دارد هر انسانی هر روز با خود بارها صحبت درونی دارد، گاه این گفتگوها مثبت هستند و گاه منفی گاه ما را به انجام کارهای درست و صحیح راهنمایی میکنند و گاه ما را با کارهای نادرست وسوسه میکنند در طول روز من چندین بار از خودم میپرسم که الان با خود چه گفتگویی میکردم؟؟
با تیم درمانی کمپ ترک اعتیاد ازگل تماس بگیرید
شناخت خود برای کنترل و مدیریت وسوسه و درمان اعتیاد
برای اینکه خودم را بهتر بشناسم دفترچهای برداشتم و آن افکار که به طور اتوماتیک وار به ذهنم میپرید، در آن دفترچه یادداشت کردم من پیشنهاد میکنم که شما هم همین تمرین را انجام دهید. من متوجه شدم که افکار منفی زیادی هر روز به ذهنم میآیند که خیلی از موارد از آنها بیخبر بودم و این افکار منفی باعث پریشانی بیحوصلگی و پژمردگی من شده بودند.
اگر گفتگو منفی و یا وسوسه آور بود بلافاصله فکرم را متوقف میکنم و به خود میگویم آنها را رها کن و از خودم میخواهم که افکار مثبت و سالم را جانشین افکار منفی کنم چون مصمم هستم که راه بهبودی را ادامه دهم بنابراین باید خودم را تشویق کنم که از راه راست منحرف نشوم من میدانم که آینده ی روشن من در گروی افکار مثبت و سازنده امروز من است باید عادتهای بد گذشته را دور بریزیم و به افکار سالم جدید عادت کنیم.
مدیریت وسوسه در ترک اعتیا و عمل کردن به آن
وقتی فکری در ذهن ما پرید روی آن عمل نکنیم و از خود بپرسیم که آیا این عمل درست است و یا درست نیست به محکمه وجدان خودمان رجوع کنیم و در صورتی که جواب نه بود آن را انجام ندهیم متاسفانه افکار منفی و وسوسهها به طور اتوماتیک در ذهن ما نمایان میشوند.
بدون اینکه ما خواسته باشیم آنها خود را نمایان میکنند ولی وقتی خود را نمایان کردند ما اختیار کامل داریم که یا به آنها اجازه دهیم که در ذهن ما بمانند و حتی قویتر شوند یا برعکس اجازه ماندن و رشد کردن به آنها ندهیم بلافاصله آن وسوسهها را سرکوب کنیم و به جای آنها افکار سالم جایگزین کنیم.
تصمیم گری در ترک اعتیاد
در درون ما یک قضاوت کنندهای است که در مورد چیزها و وقایع نظر میدهد و قضاوت میکند، در درون من این قاضی یک قضاوت کننده سرسختی بود او به همه چیز من ایراد میگرفت و انتقاد میکرد در یک روزی من تصمیم راسخ گرفتم که جلوی این قاضی سرسخت بایستم و نگذارم او زندگی مرا خراب کند.
به این قاضی گفتم لطفاً از انتقادهای ناحق در حق من بپرهیز و با من مهربان باش چون من سزاوار مهربانی هستم متأسفانه وقتی ما به این قاضی اجازه میدهیم که با ما بدرفتاری کند. کم کم بدرفتاری دیگران را هم در حق خودمان نادیده میگیریم و به آنها اجازه میدهیم که با ما نا مهربان باشند.
پیامهای درونی برای کنترل وسوسه
هر روز صبح به خود بگوییم که امروز آرامش خود را حفظ میکنم و در کل مثبت خواهم بود همچنین در آخر هر روز از خود بپرسیم که سه چیزی که در آن روز برایمان اتفاق افتاده که باعث شادمانی و رضایت خاطر ماشده است چه بوده و به خاطر آن وقایع سپاسگزار باشیم.
هرچند که آن وقایع کوچک باشند همچنین یک اتفاقی که افتاده و ما آن را دوست نداریم را از مد نظر بگذرانیم و به خود بگوییم که در زمان دیگری در چنین شرایط چه عکس العمل سالمتری از خود نشان خواهیم داد. برای اینکه ذهن و فکرم را در بهبودی قوی و قویتر کنم من هر روز پیامهای دلگرم کننده به خودم میدهم.
مثلاً نیرومند باش، شجاع باش، ارادت را قوی کن، از مواد دوری کن و راه سلامت در پیش گیر شما هم میتوانید پیامهای دلگرم کننده ایی در خود پیدا کنید که باعث آرامش روان و تن شما بشوند. مثلا من خودم را دوست میدارم و مواظب خود هستم که تحت هیچ شرایطی به مصرف مواد بر نگردم و زندگی سالمی ادامه دهم هر روز احساس میکنم راسخ تر از گذشته شده ام و این پیام ها روی من اثر مثبت داشته اند.
پیام های دیگری که من در روز با خود مرور میکنم عبارتند از :
۱_ من برای خودم احترام قائل هستم و من شخص با ارزشی هستم.
۲_ من برای تمام اعمال و رفتارهای خودم صد در صد مسئولیت میپذیرم.
۳_ داشتن یک زندگی سالم برای من مهم است.
۴_ راه بهبودی تنها راه نجات من است.
چنانچه هنوز وسوسهها و افکار منفی دست از سر شما بر نمیدارد به روانشناسی مراجعه کنید و از او کمک بگیرید و یا لااقل به گروه درمانی بروید و آن را مطرح کنید و یا با دوستی سالم وارد و آگاه تماس بگیرید و از او کمک دریافت کنید.