تاثیر دوستان سالم در ترک اعتیاد و پاک ماندن بسیار با اهمیت است. به این منظور یکی از شروط یازدهگانه درمان اعتیاد داشتن دوستان سالم است،در ادامه به شرط نهم از شروط درمان اعتیاد میپردازیم.
داشتن دوستان سالمی که حامی شخص مصرف کننده باشند برای ترک اعتیاد و ادامه راه بهبودی کمک شایانی میکند.
داشتن دوستانی که ما را درک کنند و به درد دل ما گوش کنند و با ما احساس همدردی نمایند میتواند کمک قابل توجهی به ما بکند. دوستان بهبودی همچنین میتوانند ما را در صادق بودن و ادامه راه بهبودی هدایت کنند. من برای دو دوستم جمشید و بابک داستان کودکیم را به کرات تعریف کردم و آنها با بردباری تمام به داستانهای من گوش کرده و هر بار احساس کردم که باری از دوش من برداشته شده است.
بابک و جمشید در زمینههای مختلف به من کمک کردند. آنها به من توضیح دادند که همه ما با درجات متفاوتی ضربههایی خوردهایم و پیامهای ضد و نقیضی از اطرافیان دریافت کردهایم و گاه برای اینکه بدن خود را بی حس کنیم دست به استفاده از مواد مخدر زدهایم.
برای مثال من به مواد مخدر، مشروب و سیگار روی آوردم رها کردن خشم نسبت به دیگران جزئی از راه نجات است. شانسی که از من گفت این بود که جمشید اتاقی در خانهاش در اختیار من گذاشت و در فرصتهای مختلف با هم گفتگو میکردیم.
من دوستان دوره اعتیادم را به کل کنار گذاشتم تلفن دستیام را عوض کردم و اسامی تمام آن دوستان را از لیست تلفنم پاک کردم، در عوض من یک لیستی از تلفن دوستان جدید که در کمپ ترک اعتیاد یک سال یا بیشتر پاک بودند را با خود داشتم و گهگاهی با آنها تماس میگرفتم و یا آنها به من زنگ میزدند و از آنها انرژی مثبت میگرفتم.
در عین حال از رفتن به محلههایی که قبلاً در آنجا پرسه میزدم سر باز زدم با تمام این برنامهریزیها من میدانستم که احتمال برخورد با یکی از این افراد دوره استفاده از مصرف مواد وجود دارد.
گفتگو با دوستان کمپ ترک اعتیاد که چند سال پاکی دارند.
بنابراین با دوستم جمشید در میان گذاشتم جمشید به من پیشنهاد کرد که اگر با چنین دوست قدیمی مصرف کنندهای برخوردم بلافاصله به او بگویم که من مسیر اعتیاد را کاملاً ترک کردم همچنین به او بگویم که متاسفانه فرصت گفتگوی بیشتر ندارم و باید محل را ترک کنم.
من با جمشید هم عقیده بودم که توقف بیشتر و ادامه گفتگو با چنین فردی به ضرر من است و چون نمیخواهم از راه درست منحرف شوم، باید هوشیارانه عمل کنم اما دوستان یا افراد خانواده که میخواهند کمک کنند. بعضی از موارد چون آگاهی کامل ندارند با آنکه ممکن است نیتشان خوب باشد، میتوانند به ما ضربه بزنند.
نمونه این صحبت پدری است که به پسر خود میگوید نرو با دوستانت مواد استفاده کن بیا با هم در منزل استفاده کنیم ظاهراً این پدر میخواهد به پسرش کمک کند، ولی در باطن او را در اعتیاد خود نگاه میدارد، در حالی که این پدر میتواند پسرش را تشویق کند، که با هم کمک دریافت کنند و مواد را با هم کنار بگذارند.
بنابراین روش تشویق را استفاده کنیم و همچنین الگوی خوبی برای عزیزان خود باشیم اگر شما شخصی هستید که امکان زندگی با دوست یا فامیل حامی شما برایتان وجود ندارد بهتر است در خانههای ادامه بهبودی که جهت این امر دایر شده است.
برای چند ماه زندگی کنید تا اینکه مطمئن شوید که قدرت و اراده کامل به شما جهت ادامه راه بهبودی بازگشته و به هیچ وجه تحت هیچ شرایطی به آن باز نخواهید گشت، در چنین شرایطی شما هم از افراد متخصص و هم از افراد دیگری که مثل شما در راه بهبودی هستند حمایت میشوید و به همدیگر در این راه کمک میکنید.
جمشید با من چند بار تمرین کرد که چنانچه به دوست مصرف کنندهی مواد برخوردم چگونه عمل کنم و او برایم نقش یک دوست مصرف کننده قدیمی بازی میکرد که بر حسب اتفاق در پیاده رو پس از ماهها به همدیگر برخورد میکردیم.
تاثیرات دوستان سالم و دوری از افکار منفی و مخرب در ترک اعتیاد
پس از چند تمرین توانستم نقش خود را خوب اجرا کنم و خودم را درگیر گفتگو با دوست مصرف کننده نکنم و زود خود را از ادامه گفتگو نجات دهم زندگی کردن با جمشید برای من بسیار با ارزش است جمشید فردی است که هیچ گاه دنبال مواد مخدر نرفته است و زندگی سالم و ساده ایی دارد او برای من بهترین الگو است.
من به امید آن روزی هستم که انقدر در راه پاک شدن از مواد پیشرفت کنم که حتی اگر همسری داشته باشم که مصرف کننده مواد بشود من هیچگاه وسوسه نشوم و از جاده درستی و سلامت پا بیرون نگذارم.
مطلب دیگری که با جمشید بارها در میان میگذاشتم رفتار تحقیرآمیز و یا رفتار ترحم آمیز بعضی از افراد فامیل و دوستان بود. حالا که من دیگر موادی استفاده نمیکردم و وارد محیط دیگری شده بودم احساس میکردم در برخوردم با بعضی از افراد مورد بیحرمتی و یا ترحم قرار میگرفتم.
جمشید به من یاد داد که چگونه برای خودم احترام قائل باشم و نگذارم رفتار دیگران روی من اثر منفی داشته باشد. جمشید گفت که آن مهم نیست که دیگران با ما چگونه رفتار میکنند، مهم این است که ما خود چگونه با پیامهایی به خودمان یا روحیه خود را ضعیف میکنیم و یا روحیه خود را تقویت مینماییم.
باید خودمان را قبول کنیم و در راه کسب موفقیت کوشا باشیم میرسد زمانی که همانهایی که ما را تحقیر میکردند رفتارشان عوض شود و به ارزش وجودی ما پی ببرند.